English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (412 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
branch cutoff U دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
partition wall U دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
beam anchor U تیری که دیوار را محکم نگاه میدارد
raker U تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
girt U تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall U دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall U دیوار نگهبان دیوار محافظ
wall mounting cabinet U قفسهای که روی دیوار نصب میشود
wall mounted switch U کلیدی که روی دیوار نصب میشود
spin wall U دیوار درون بنا که بران بارگذاری میشود
wall board U تخته برای چوبکاری دیوار
adjacent U نزدیک دیوار به دیوار
flying shore U تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
gun-loop U [دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
sightscreen U دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
fives U هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
languages U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
language U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
f. with the woll U دیوار
face wall U دیوار بر
alignment frontage U بر دیوار
bulkhead U دیوار
counter-scrap U دیوار
wall-to-wall U از دیوار به دیوار
bulwarks U دیوار
bulwark U دیوار
wellhead U سر دیوار
partition U دیوار
fences U دیوار
coping U سر دیوار
wall U دیوار
walls have ears U دیوار
enclosure wall U دیوار بر
walls U دیوار
fence U دیوار
partitions U دیوار
bulkheads U دیوار
curtains U دیوار
cope U سر دیوار
sonic booms U دیوار صوتی
cut off wall U دیوار جداکننده
quay wall U دیوار بارانداز
septate U دیوار دار
partitions U دیوار تیغه
cut off U دیوار اببند
cordon U سرپوش دیوار
wall paint U رنگ دیوار
sonic boom U دیوار صوتی
shear wall U دیوار برشی
the pictures on the wall U ی روی دیوار
mason up U ساختن دیوار
panel wall U اگین دیوار
cobwall U دیوار کاهگلی
coping U قرنیس دیوار
posters U دیوار کوب
curtain wall U دیوار پردهای
conservative wall U دیوار باغچه
niche U تو رفتگی در دیوار
partition wall U دیوار تیغه
render a wall U استرکشی دیوار
an interstice in a wall U ترک در دیوار
wall lining U اندود دیوار
cross wall U دیوار همبر
quays U دیوار ساحلی
rear wall U دیوار پشت
gable wall U دیوار سنتوری
enclosures U دیوار حصارکشی
poster U دیوار کوب
niches U تو رفتگی در دیوار
counterfort U دیوار تقویتی
counterfort U دیوار تکیه
common wall U دیوار مشترک
partition U دیوار تیغه
vallation U دیوار خاکی
key wall U دیوار اب بند
gravity wall U دیوار وزنی
cranny U شکاف دیوار
quay U دیوار ساحلی
enclosure U دیوار حصارکشی
dike U دیوار مانع
gable wall U دیوار لچکی
retaining wall U دیوار ضامن
petard U بمب دیوار کن
murals U دیوار نما
hollow walls U دیوار دو جداره
abutment U دیوار پشتیبان
load bearing wall U دیوار حمال
load bearing wall U دیوار باربر
sleeper wall U دیوار کرسی
non load bearing wall U دیوار تیغه
thickness of a wall U ضخامت دیوار
thickness of a wall U کلفتی دیوار
dwarf wall U دیوار نیمه
guide bank U دیوار هادی سد
party walls U دیوار مشترک
party wall U دیوار مشترک
lie-by U تو رفتگی دیوار
embankments U دیوار خاکی
wall lining U پوشش دیوار
wall insulator U عایق دیوار
load-bearing U دیوار باربر
embankment U دیوار خاکی
front wall U دیوار جلو
retaining wall U دیوار حائل
mural U دیوار نما
seawall U دیوار یا سد دریایی
cavity wall U دیوار صندوقهای
cavity wall U دیوار دو جداره
cavity walls U دیوار صندوقهای
cavity walls U دیوار دو جداره
load-bearing wall U دیوار حمال
non bearing wall U دیوار تیغه
interior wall U دیوار داخلی
one brick wall U دیوار یک اجره
bay U فرورفتگی دیوار
tow brick wall U دیوار دو اجری
tow brick wall U دیوار دواجره
sea dike U دیوار ساحلی
clay wall U دیوار چینه
sidewall U دیوار پهلویی
bearing wall U دیوار باربر
bearing wall U دیوار بارگیر
inwall U دیوار گرفتن
weephole U راه اب در دیوار
side wall U دیوار پهلویی
weephole U ابرو دیوار
spine wall U دیوار اساسی
cordons U سرپوش دیوار
batter of a wall U میل دیوار
bailey U دیوار بیرونی
wall opening U روزنه دیوار
batter of wall U میل دیوار
outer wall U دیوار خارجی
outwall U دیوار بیرونی
decorated wall U دیوار تزیینی
batter of a wall U شیب دیوار
allering U کنگره دیوار
spinnaker pole U تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
wall entrance U عبور از داخل دیوار
baffled U دیوار ارام کننده
cross wall U دیوار پلهای عرضی
bracket U [ستون نگهدارنده دیوار]
wall socket پریز روی دیوار
pile planking U دیوار سپر فولادی
fresco a wall U دیوار سفید کرده را
aumbry U [تورفتگی در دیوار کلیسا]
baffle U دیوار ارام کننده
front wall U دیوار مقابل اسکواش
baffling U دیوار ارام کننده
wailing wall U دیوار قدیمی اورشلیم
screens U دیوار تخته حفاظ
lining of the wall U پوشش روی دیوار
walls U تیغه کشیدن دیوار
baffles U دیوار ارام کننده
screening, screenings U دیوار تخته حفاظ
abutment U بست دیوار نزدیکی
screened U دیوار تخته حفاظ
sea dike U دیوار کنار اب دریا
screen U دیوار تخته حفاظ
pinup U ویژه نصب به دیوار
abamurus U [مستحک کننده دیوار]
to encircle with a wall U دیوار یا چینه کشیدن
row stack U فاصله اماد از دیوار
to deafen a wall U عایق کردن دیوار
bench wall U دیوار تکیه گاه
bell's bund U دیوار هدایت کننده اب
electrical outlet U پریز روی دیوار
toss ball against a wall U تمرین ابشار با دیوار
our next neighhbour U همسایه دیوار بدیوارما
semidetached U دارای یک دیوار حائل
point [wall socket] [British] پریز روی دیوار
power outlet U پریز روی دیوار
socket [wall socket] پریز روی دیوار
coping of a wall U قرنیس روی دیوار
adjoining U همجوار دیوار بدیوار
My head hit the wall. U سرم خورد به دیوار
dragon-bracket U طاقچه دیوار کوب
toe wall U دیوار پای خاکریز
rock work U دیوار کوه نما
buttress U شمع پشتیبان دیوار
buttress U دیوار پشت بند
buttressed U شمع پشتیبان دیوار
fire wall U دیوار اتش بند
buttressed U دیوار پشت بند
buttresses U شمع پشتیبان دیوار
buttresses U دیوار پشت بند
bracket light U چراغ دیوار کوب
buttressing U شمع پشتیبان دیوار
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1gorse melatonin
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com